پلتفرم اینرژی

جامع ترین پلتفرم فروش تجهیزات حوزه سوخت، انرژی و صنعت

پلتفرم اینرژی

جامع ترین پلتفرم فروش تجهیزات حوزه سوخت، انرژی و صنعت

بهترین سایت فروش الکتروموتور یا موتورهای الکتریکی ضد انفجار

بهترین سایت فروش الکتروموتور یا موتورهای الکتریکی ضد انفجار

اینرژی به عنوان فروشگاه تخصصی تامین الکتروموتور های ضد انفجار طیف گسترده ای از انواع الکتروموتور ضد انفجار Explosion Proof Electric-Motor را عرضه می نماید. مزیت اینرژی ارائه مشاوره فنی به مشتری و معرفی محصولات متنوع داخلی و وارداتی با تنوع قیمتی فراوان است تا با مقایسه محصولات موجود و متناسب با نیاز پروژه فرصتی برای خرید الکتروموتور ضد انفجار بهتر و مقرون به صرفه برای مشتریان فراهم آید. در اینرژی سعی بر آن است تا راهنمای خرید الکتروموتور های ضد انفجار و اطلاعات فنی محصولات به صورت دقیق و جامع در اختیار مخاطبین قرار بگیرد و دانش گردآوری شده منجر به شناخت و انتخاب بهتر محصولات موجود در بازار گردد. شما می توانید برای اطلاع از الکتروموتور محیط های خطرناک و استعلام روز قیمت محصولات با کارشناسان اینرژی در تماس باشید.

محیط های انفجاری و الکتروموتور های ضدانفجار

قبل از بررسی الکتروموتورهای ضدانفجار به توضیح اجمالی محیط های انفجاری در فضاهای عملیاتی می پردازیم. در مورد طبقه بندی فضاهای عملیاتی صنایع، از نقطه نظر آتش سوزی و انفجاری دو استاندارد در سطح جهانی مطرح می باشد که عبارتند از:

استاندارد ملی برق آمریکا(NEC)

استاندارد بین المللی (IEC )که در اروپا و اکثر کشورهای جهان به کار می رود.

در این استاندارد فضاهای صنعتی بر حسب نوع مواد آتشزا ابتدا به سه رده به نام Class با تعاریف زیر تقسیم بندی شده است:

Class 1: فضایی است که در آن گازهای قابل اشتعال موجود باشد، مانند: تاسیسات نفتی.

Class 2: فضایی است که در آن غبارهای قابل اشتعال از قبیل غبار ذغال سنگ، غبار منیزیم، آلومینیوم و غیره موجود باشد.

Class 3: فضایی است که در آن فیبرهای قابل اشتعال مانند: پنبه، کنف، براده های چوب و غیره موجود باشد.

NEC هر یک از Class های فوق را برحسب احتمال آتش سوزی به دو بخش تقسیم می کند که هر کدام را یک Division می نامند.تعاریف هر Division به اختصار به شرح زیر است:

Class 1 Division 1: شامل فضاهایی است که در شرایط عادی بهره برداری از تجهیزات، گازها یا بخارات قابل اشتعال در فضا پراکنده شوند.

Class 1 Division 2: شامل فضاهایی است که در شرایط عادی، عاری از گازها و بخارات آتشزا بوده ولی در حالت غیر عادی به دلیل از کارافتادگی و خرابی تجهیزات، گازها به فضای کار وارد می گردد و منطقه خطر ساز می شود و همچنین فضاهای مجاور Division1 را Division2 می گویند.

استاندارد اروپایی IEC

استاندارد IEC فقط شامل فضاهایی می شود که در آنها گازها و بخارات قابل اشتعال وجود دارد و Class1 استاندارد NEC را شامل می شود و در صنایع شیمیایی و هیدروکربنی کاربرد دارد. در این استاندارد فضاها بر حسب میزان گازهای قابل اشتعال به سه Zone یا منطقه تقسیم بندی می شوند که عبارتند از:

Zone: فضاهایی که گاز و هوای قابل اشتعال در آن وجود دارد و برای مدت طولانی وجود خواهد داشت (بیش از 1000 ساعت در سال)، این فضا در استاندارد آمریکایی Division1 محسوب می شود. لازم به ذکر است که معمولا در 0 Zone هیچ الکتروموتور ضدانفجار یا تجهیزات برقی نصب نمی گردد.

Zone: فضاهایی را که در آن مخلوط گازو هوا به میزان قابل اشتعال در شرایط عادی بهره برداری به طور متناوب وجود ندارد( بین 10 تا 1000 ساعت در سال). این فضاها نیز در Division1 قرار می گیرند.

Zone: فضاهایی که در شرایط عادی بهره برداری، مخلوط گاز و هوا به میزان قابل اشتعال وجود ندارد و یا درصورت وجود برای مدت کوتاهی تداوم خواهد داشت(بین 1 تا 10 ساعت در سال). این فضاها در Division2 قرار می گیرند.

روش کدبندی بر طبق استاندارد الکتروموتور ضد انفجار

آمریکایی 505 NEC در این روش ابتدا Class ، فضا(Zone )، سپس عامت ضدانفجار Ex ، بعد از آن نوع حفاظت سیستم، بعد تعیین گروه بندی دستگاه و درج زیرگروه گازی، سپس قید حداکثر درجه حرارت مجاز سیستم و در انتها ذکر شماره IP آورده می شود.

IP66 ExD IIC T6 Class I Zone1 نمونه ای از استاندارد آمریکایی می باشد.

روش کدبندی بر طبق استاندارد اروپایی IEC

ابتدا ذکر عامت ضدانفجار Ex ، نوشتن نوع حفاظت موتور، سپس درج گروه بندی گازی دستگاه( I,II ) و تقسیم بندی آن، قید حداکثر درجه حرارت مجاز سیستم و در انتها ذکر شماره IP آورده می شود.

IP55 Exd IIC T4 نمونه ای از استاندارد اروپایی می باشد.لازم به ذکر است، در هر دو روش، پس از نوشتن کد ها یا فبل از آن مشخصات کامل الکتروموتور از قبیل: قدرت، ولتاژ، آمپر، مدل، سازنده، سال ساخت و ... روی پاک قید می گردد.

به صورت کلی مطابق استاندارد IIM اروپا، کد الکتروموتور های ضدانفجار از 4 بخش زیر تشکیل می گردد:

عبارت ثابت EEx

یکی از حروف d,p,e,n که بیانگر نوع حفاظت موتور است.

گروه کاس موتور IC , IIC

حداکثر درجه حرارت سطح موتور

عبارت EEx مشخص کننده الکتروموتور های قابل استفاده در مناطق خطرناک انفجاری می باشد و نشان دهنده ضدانفجار بودن الکتروموتور است.

حروف نشان دهنده نوع حفاظت موتور، بافاصله بعد از EEx نوشته می شود که شرح آن در ذیل آمده است:

EExd.a: در این موتورهای ضدانفجار اگر جرقه یا احتراقی صورت گیرد، به هیچ وجه به خارج الکتروموتور انتشار نمی یابد و باعث احتراق در محیط نمی گردد. این موتورها دارای پوشش و پوسته ضخیمی بوده و وزن آنها بیشتر از مدل های ضدانفجار مشابه دیگر است. محدوده کاری این موتورها در Zone1 و محیط های انفجاری خطرناک می باشد.

EExde.b: نشان دهنده این است که عاوه بر الکتروموتور، ترمینال آن نیز ضدانفجار است و از امنیت بالاتری برخوردار است.

EExp.c: در این الکتروموتورهای ضدانفجار، محیط داخلی الکتروموتور توسط هوا یا یک گاز بی اثر تحت فشار قرار گرفته و بدین وسیله اتمسفر داخل موتور از اتمسفر خارجی جدا شده و احتمال بروز انفجار در محیط بیرونی کاهش یافته و یا از آن جلوگیری می شود.این موتورها را می توان در حوزه کاری 1 مورد استفاده قرار داد.

EExn.d: به این موتورها ضدجرقه نیز می گویند و در ساخت آنها تمهیداتی لحاظ شده که در هنگام کار در شرایط عادی و غیر عادی هیچگونه جرقه ای که باعث احتراق اتمسفر انفجاری محیط گردد، نشود. درجه انفجاری EExn پایین تر از EExd بوده و در حوزه 2 محیط های انفجاری کاربرد دارد و در حوزه 1 استفاده نمی گردد.

EExe.e: مشابه موتورهای EExn بوده که تمهیدات سختگیرانه تری جهت بهبود در شرایط کاری آنها انجام گرفته است و این موتورها نیز در حوزه کاربرد دارند ولی در شرایط خاص در حوزه 1 نیز استفاده می شوند.

به صورت کلی الکتروموتورهای ضدانفجار به لحاظ امنیت به ترتیب عبارتند از:

EEx de>EEx d>EEx p>EEx e>EEx n اگر دستگاه شامل ترکیبی از انواع حفاظت باشد، بجای استفاده از یک حرف بعد از عبارت EEx از چند حرف استفاده می شود که نشان دهنده حفاظت های مختلف الکتروموتور می باشد. جدول ذیل جهت سهولت در استفاده از انواع کاس حفاظتی الکتروموتورهای ضدانفجار در حوزه های کاربرد آورده شده است.

حوزه صفر: استفاده از هیچ نوع موتور الکتریکی مجاز نمی باشد.

حوزه یک: استفاده از موتورهای با حفاظت EExd و EExp و EExe مجاز می باشد.

حوزه دو: استفاده از موتورهای با حفاظت EExd و EExp و EExe و EExn مجاز می باشد.

گروه کاس موتور: الکتروموتورهای ضد انفجار بسته به قابلیت استفاده در مناطق خطرناک به دو گروه تقسیم بندی می شوند:

گروه I: موتورهایی که در معادن و در محیط هایی که غبار ذغال سنگ و دیگر غبارهای قابل اشتعال در آن موجود باشد استفاده می گردند.

گروه II: الکتروموتورهایی که در مناطق هیدروکربنی و فضاهایی که گازهای قابل اشتعال در آن وجود دارد قابل استفاده هستند. این گروه شامل 3 زیر مجموعه می باشند:

IIA: این گروه معمولاً شامل گازها و بخارات اتان، پروپان، بوتان، پنتان، هگزان، نوتان، دکان، استیک اسید، استون، متانول، تولولن، اتیل استات و ... می باشند.

IIB: مهمترین گازهای این گروه معمولاً اتلین، دی متیل اتر، اتیل اتر، دی اتیل اتر، اکسید اتیلن و ... می باشند.

IIC: از مهمترین بخارها و گازهای موجود در این گروه می توان به هیدروژن، دی سولفید کربن، استیلن و اتیل نیترات اشاره نمود.

و نوع IIC آن دارای بالاترین حفاظ ایمنی است. حداکثر دمای سطح الکتروموتورT6 -T1 : از آنجا که تماس گازها و بخارهایی با قابلیت بالقوه انفجار با یک سطح داغ هم می تواند باعث انفجار آنها گردد، ضرورت دارد که حداکثر دمای سطح داخلی و خارجی موتورهای ضدانفجار نیز تحت کنترل بوده و دقت شود که با حفظ یک فاصله ایمنی از میزان دمای احتراق گازهای موجود در محیط بیشتر نگردد.

استاندارد توصیه می کند که دمای الکتروموتور 20 % کمتر از دمای احتراق مخلوط گازی قابل انفجار در محیط نصب باشد. این درجه بندی را با حرف T نمایش داده و برحسب نوع استاندارد از T6-T1 تقسیم بندی می نمایند. جدول زیر درجه حرارت سطح الکتروموتور بر حسب استانداردهای مختلف و طبقه بندی T6-T1 را نشان می دهد. برای مثال در الکتروموتوری با درجه حرارتی T4 حداکثر درجه حرارت کلیه قسمتهای موتور از 135 درجه سانتیگراد تجاوز نمی کند. لازم به ذکر است که کلاس حرارتی الکتروموتور و حداکثر دمای سطح، دو پارامتر کاما متفاوت بوده و نباید با هم اشتباه گرفته شوند.

به صورت کلی الکتروموتورهای ضدانفجار به لحاظ امنیت به ترتیب عبارتند از :

EEx de>EEx d>EEx p>EEx e>EEx n

اگر دستگاه شامل ترکیبی از انواع حفاظت باشد، بجای استفاده از یک حرف بعد از عبارت EEx از چند حرف استفاده می شود که نشان دهنده حفاظت های مختلف الکتروموتور می باشد. جدول ذیل جهت سهولت در استفاده از انواع کاس حفاظتی الکتروموتورهای ضدانفجار در حوزه های کاربرد آورده شده است.

نوع حوزه موتورهای قابل استفاده حوزه صفر استفاده از هیچ نوع موتور الکتریکی مجاز نمی باشد.

حوزه یک استفاده از موتورهای با حفاظت, EExd,EExp,EExe مجاز می باشد.

حوزه دو استفاده از موتورهای با حفاظت EExd,EExp,EExe, EExn, مجاز می باشد.

حداکثر دمای سطح الکتروموتور (T6 -T1): از آنجا که تماس گازها و بخارهایی با قابلیت بالقوه انفجار با یک سطح داغ هم می تواند باعث انفجار آنها گردد، ضرورت دارد که حداکثر دمای سطح داخلی و خارجی موتورهای ضدانفجار نیز تحت کنترل بوده و دقت شود که با حفظ یک فاصله ایمنی از میزان دمای احتراق گازهای موجود در محیط بیشتر نگردد.

استاندارد توصیه می کند که دمای الکتروموتور 20 % کمتر از دمای احتراق مخلوط گازی قابل انفجار در محیط نصب باشد. این درجه بندی را با حرف T نمایش داده و برحسب نوع استاندارد از T6-T1 تقسیم بندی می نمایند. جدول زیر درجه حرارت سطح الکتروموتور بر حسب استانداردهای مختلف و طبقه بندی T6-T1 را نشان می دهد.


پمپ خودمکش چگونه عمل می کند؟ خرید آنلاین پمپ خود مکش از اینرژی

آیا اصطلاح پمپ خودمکش را شنیده اید؟

 آیا می دانید پمپ های خودمکش چه ویژگی هایی دارند؟

 آیا فکر می کنید که می توان پمپ های خودمکش را بدون آب اولیه روشن کنید؟

اصطلاح خودمکش (self-priming) نوعی از پمپ سانتریفیوژ را توصیف میکند که می تواند با ترکیب آب و هوا به یک وضعیت راه اندازی کلی پمپ دست یابد.

خرید آنلاین ارزان ترین پمپ خودمکش از اینرژی

اینرژی بستری برای خرید آنلاین پمپ خودمکش و انواع پمپ سانتریفیوژ شامل برندهای معتبر اروپایی ، چینی و داخلی را فراهم نموده است. اینرژی با بهره مندی از کارشناسان خبره همراه به عنوان مشاور ماهر در کنار مشتریان است و در معرفی بهترین پمپ های مورد نیاز مشتری با مناسب ترین قیمت ایفای نقش می کند. برای استعلام بهترین پمپ خودمکش بازار و دریافت قیمت پمپ خودمکش مورد نظر با کارشناسان پشتیبانی اینرژی در تماس باشید.

بنابراین در ابتدا لازم است تا با فن سانتریفیوژ آشنا شوید:

پمپ سانتریفیوژ به هر نوع پمپی اطلاق می شود که از نیروی گریز از مرکز برای ایجاد اختلاف فشار در سیال استفاده نماید. همین اختلاف فشار در سیال موجب عمل پمپاژ می گردد.

ساده ترین راه برای درک پمپ سانتریفیوژ این است که حرکت لاستیک ماشین را روی یک جاده خیس تصور کنید که چگونه آب را به اطراف می پاشد. عمل پمپ در اثر نیروی جنبشی پره ها نیست، بلکه در اثر نیروی گریز از مرکز است.

پمپ های استاندارد (منظور پمپ هایی است که خودمکش نیستند) در انواع مختلف در بازار موجود هستند. زمانی که آنها در خطوط مکش سیلاب یا نوع شناور کار میکنند، ایمپلر با سرعت مناسب برای تامین اختلاف فشار مناسب و در نهایت پمپاژ شروع به چرخش میکند.

هوا دشمن اصلی پمپ های استاندارد (غیرخودمکش) محسوب می شود. زمانی که پمپ سانتریفیوژ استاندارد با هوا مواجه می شود، توسط هوا مسدود می شود. پمپاژ هوا از پمپاژ آب سخت تر است. بنابراین زمانی که پمپ هوا می گیرد؛ دیگر نمی تواند آب را خارج کند.

زمانی که پمپ هوا می گیرد؛ عمل پمپاژ با مشکل مواجه می شود و تا زمانی که توسط چندین راهکار هواگیری نشود؛ کار نمیکند.

شاید برای شما این سوال به وجود بیاید که چرا این پمپ ها قادر به مکش هوا نیستند؟

پاسخ این است که هوا و آب خواص متفاوتی دارند. شما از یک هواکش سقفی نمی توانید برای موتور قایق در یک قایق ماهیگیری استفاده کنید، همانطور که از یک پمپ آب در سیستم تهویه هوا منزل خود استفاده نمی کنید. آب بسیار متراکم تر از هوا است، بنابراین پره های مورد استفاده برای انتقال هوا می توانند بسیار ظریفتر باشند اما باید سریع تر حرکت کنند. برای حرکت آب پره ها باید محکم تر باشند ولی می توانند آهسته تر بچرخند. پره های ایمپلر یک کشتی در حدود 100 دور در دقیقه حرکت می کنند ولی موتور توربوجت 10000دور در دقیقه یا بیشتر می چرخد.

پمپ خود مکش به چه پمپی گفته می شود؟

پمپ های سانتریفیوژ خودمکش مشکل انسداد هوا را با ترکیب آب و هوا و ایجاد یک سیال شبیه آب، برطرف کرده اند. این نوع پمپ در نهایت هوای اضافی را خارج نموده و آب را به حرکت در می آورند و مانند یک پمپ استاندارد عمل میکنند.

این نکته اهمیت دارد که بدانید پمپ های خودمکش نمی توانند بدون وجود آب در محفظه، عمل کنند.

نحوه عملکرد پمپ خود مکش به صورت زیر است:

در چرخه پرایم (راه اندازی)، هوا وارد پمپ می شود و با آب در ایمپلر مخلوط می شود. آب و هوا هر دو با هم توسط عملیات گریز از مرکز به مخزن آب منتقل می شوند. هوا به طور طبیعی تمایل دارد که به سمت بالا برود و آب تمایل دارد که به سمت پایین بیاید.

آب بدون هوا سنگین تر از آب پر از هواست در نتیجه در اثر جاذبه به چمبر برمیگردد و برای ترکیب شدن با هوا در خط مکش آماده می شود. هنگامی که تمام هوا تخلیه شد و خلاء در خط مکش بوجود آمد، فشار اتمسفری موجب می شود که آب بالا بیاید و به سمت ایمپلر برود و مجددا پمپاژ شود.

سیرکوله شدن آب درون پمپ تا زمانی که پمپ راه اندازی شود و هوا کاملا تخلیه شود، ادامه می یابد و سپس متوقف می شود. دفعه بعد که پمپ شروع به کار کند؛ خودمکش یا self-prime خواهد بود. یعنی قادر خواهد بود که یک بار دیگر آب و هوا را در محفظه مخلوط کند تا یک مایع قابل تخلیه ایجاد شود( تا زمانی که پمپ دوباره کاملا پر شود).

پمپ خود مکش با پمپ های استانداردی که دارای مخزن آب برای سیرکوله کردن آب هستند، متفاوت است. این مخزن می تواند بالای پروانه یا در مقابل پروانه باشد. در هر صورت خاصیت "خودمکش"  به قابلیت نگهداری آب بعد از راه اندازی اولیه گفته می شود و با پمپ های معمولی که مخزن آب دارند، متفاوت است.

بنابراین آیا می توانم یک پمپ خودمکش را هر زمان که مایل بودم روشن کنم،  حتی اگر داخل آن خشک باشد؟

خیر.پمپ سانتریفیوژ خودمکش برای کار کردن نیاز به آب دارد. شما نمی توانید هر پمپ سانتریفیوژ را از جعبه دربیاورید و آن را روشن کنید و توقع داشته باشید که پمپ کار کند. اگر فقط هوا درون آن باشد، کار نمیکند.

قابلیت خودمکش به قابلیت پمپ برای بارگیری مجدد و ترکیب آب و هوا برای تبدیل شدن به یک سیال قابل پمپ گفته می شود -- و نه به قابلیت بیرون کشیدن هوای خشک.

در واقع، شما هرگز نباید سعی کنید یک پمپ خودمکش را بدون آب موجود در محفظه روشن کنید. این خطرناک است و اغلب منجر به آسیب دیدن آب بندی پمپ می شود.


تفاوت ترانسمیتر و ترانسدیوسر و مقایسه آنها

تعریف سنسور فشار ، ترانسمیتر فشار ، ترانسدیوسر فشار

مقایسه ترانسدیوسر و ترانسمیتر چیست؟

بین ترانسمیتر و یک سوئیچ چطور؟ این اصطلاحات در دنیای کنونی صنعت قابل تبادل هستند، پس تعجبی ندارد اگر کمی گیج شوید. تمام اصطلاحات شامل اندازه گیری فشار سیال از طریق تغییر در ولتاژ/جریان هستند اما تفاوت های کوچکی بین این چهار فناوری حس گری وجود دارد.اینجا یک تعریف مختصری از هر کدام آمده است.

سنسور فشار :

به طور معمول، سنسور فشار دستگاهی است که تغییر حالت فیزیکی را به سیگنال الکتریکی تبدیل می کند و شامل خازنی، میلی ولتی، ولتاژی یا جریانی می باشد. ترانسدیوسر ، ترانسمیتر و سوئیچ فشار از انواع سنسور فشار می باشند.

ترانسدیوسر فشار :

یک ترانسدیوسر فشار اغلب یک فرستنده نامیده می شود، و مبدلی است که فشار را به سیگنال الکتریکی آنالوگ تبدیل می کند. با این حال انواع مختلف مبدل فشار وجود دارد، یکی از رایج ترین آن ها مبدل بر پایه Strain gauge می باشد. تبدیل فشار به سیگنال الکتریکی توسط تغییر حالت Strain gauge که به دیافراگم مبدل فشار وصل است بدست می آید که با سیم به پیکر بندی پل ویتستون متصل شده است.

ترانسمیتر فشار :

یک فرستنده فشار، فشار فیزیکی را به خروجی الکتریکی تبدیل می کند. اغلب فرستنده ها یک خروجی 4 تا 20 میلی آمپری دارند. این ها اغلب دستگاه های 3 حلقه ایی هستند که به صورت سری به منبع برق متصل می شوند. فرستنده های فشار قابل محدودیت بندی (Adjustable) به شما اجازه می دهد که سیگنالی الکتریکی خروجی متناسب با فشار اعمال شده ورودی را تنظیم کنید.

سوئیچ فشار :

سوئیچ های فشار برای برق دهی یا قطع برق دهی مدارهای الکتریکی به عنوان یک کارکرد که فشار فرآیند عادی یا غیر عادی است عمل می کند. نقطه تماس های الکتریکی می توانند به عنوان تک قطب دوبار پرتاب (SPDT) پیکر بندی شوند که در این صورت سوئیچ به عنوان یک نقطه تماس به صورت (Normally closed (NC و (Normally open (NO فراهم می شود. به طور متناوب، سوئیچ می تواند به عنوان دو قطب دوبار پرتاب (DPDT) پیکربندی شود، که در این صورت به دوسوئیچ تک قطب دوبار پرتاب مجهز می شوند، هر کدام می توانند یک مدار جداگانه الکتریکی را بکار بیاندازند.

تفاوت ترانسدیوسر و ترانسمیتر :

ترانسدیوسر (Transducer) :

ترانسدیوسر نوعی مبدل است که تغییرات یک کمیت فیزیکی را به یک سیگنال الکتریکی غیر کالیبره و تقویت نشده تبدیل می کند.معمولا این سیگنال استاندارد نبوده و قابلیت انتقال به تجهیزات و کنترل کننده ها در مسیر طولانی را ندارد.

دیاگرام ترانسدیوسر فشار

ترانسمیتر (Transmitter) :

ترانسمیتر تجهیزی است که یک کمیت فیزیکی را اندازه گیری و آن را به یک سیگنال الکتریکی یا نیوماتیکی استاندارد و تقویت شده تبدیل می کند، از این رو سیگنال خروجی ترانسمیتر را می توان به کنترل کننده ها و تجهیزاتی که در فاصله مکانی دورتر نصب شده اند انتقال داد.

در واقع ترانسمیتر از پیزو الکتریک سنسور، ترانسدیوسر و تقویت کننده تشکیل شده است.

دیاگرام ترانسمیتر فشار

ترانسمیترها از دو نوع نیوماتیکی و الکتریکی تشکیل شده است:

در نوع نیوماتیکی خروجی ترانسمیتر، فشار هوای 3-15psi به کنترل کننده های نیوماتیکی ارسال می شود.

در نوع الکتریکی خروجی ترانسمیتر، معمولا جریان ،ولتاژ یا مقاومت به کنترل کننده های الکتریکی ارسال می شود.

انواع ترانسمیتر عبارتند از:

  • ترانسمیتر فشار
  • ترانسمیتر دما
  • ترانسمیتر فلو یا جریان سیالات
  • ترانسمیتر سطح یا ارتفاع مخازن
  • ترانسمیتر وزن
  • ترانسمیتر سرعت
  • ترانسمیتر رطوبت

کاربرد ترانسمیترها:

امروزه ترانسمیتر ها کاربرد زیادی در صنایع نفت، گاز، پتروشیمی، فولاد، سیمان، ریخته‌گری، داروسازی، مهندسی پزشکی و بطور کلی هر سیستمی که نیاز به اتوماسیون صنعتی دارد، پیدا نموده است.

انواع ترانسمیتر فشار هاگلر:

  1. سنسور فشار مناسب جهت اندازه گیری فشار خلاء
  2. سنسور فشار مناسب جهت اندازه گیری فشار کمتر از 1 بار
  3. سنسور فشار مناسب جهت اندازه گیری فشار سیالات خاص
  4. سنسور فشار جهت اندازه گیری فشار بیش از 1000 بار
  5. سنسور فشار سوزنی با خروجی 20-4
  6. سنسور فشار سوزنی با خروجی 10-0 ولت
  7. سنسور فشار سوزنی با خروجی 5-0 ولت
  8. خنک کننده دما سنسور فشار تا 185 درجه

فلومتر چیست؟ معرفی انواع فلومترهای موجود در بازار

فلومتر چیست ؟

فلومتر که جریان سنج و دبی سنج نیز نامیده می شود، یک ابزار صنعتی است که معمولا در پالایشگاه ها، آزمایشگاه ها، خط های تولید و تجهیزات نظامی مورد استفاده قرار می گیرد. همینطور این ابزار در سیستم های لوله کشی و انتقال سیالات نصب می‌شود و وظیفه آن اندازه‌گیری سرعت جریان و حجم سیال عبوری در واحد زمان است. عملکرد و گزارش نهایی این ابزار در حوزه های مختلف صنعتی مانند حوزه نفت و پالایشگاه اهمیت بسیاری دارد. در حقیقت میزان جریان عبوری یک سیال از یک سیستم لوله کشی می تواند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم برای محاسبات مختلف به کار گرفته شود.

 به عنوان مثال، زمانی که سرعت جریان یک سیال توسط دستگاه فلومتر گزارش می شود، طبیعتاً اپراتور و سایر ناظرین سیستم از چگالی ماده و جرم مولکولی آن اطلاع دارند. این اطلاعات به آنها کمک می‌کند که حجم ماده مصرفی در سیستم را اندازه گیری کنند. از آنجایی که میزان ورودی و خروجی یک سیستم باید مشخص باشد تا بازدهی و عملکرد فرآیند بررسی شود، استفاده از جریان سنج می‌تواند در بسیاری از فرایندها از جمله تامین مواد اولیه و فروش مواد خروجی نقش داشته باشد.  روتامتر شباهت های زیادی با فلومتر دارد اما از لحاظ عملکرد تفاوت هایی جزئی با این ابزار دارد.

نحوه عملکرد فلومتر

بطور کلی فلومتر از سه بخش تشکیل شده است. یک بخش آن مخصوص اندازه گیری، یک بخش آن مخصوص تبدیل و یک بخش آن مخصوص گزارش و انتقال نتایج است. بخش اولیه یا همان بخش اندازه گیری شامل ابزارهای مختلفی مانند اوریفیس است. اوریفیس با ایجاد تفاضل شدت جریان در دو طرف لوله مشخص می کند که سرعت جریان در هرکدام به چه صورت است. این دستگاه به صورت مکانیکی عمل می کند و دارای یک دیافراگم است که در اثر تغییرات سرعت جریان تغییر میکند.

 در بخش دوم فلومتر یک ابزار تبدیل یا همان ترانسدیوسر استفاده شده است. زمانی که تغییرات سرعت جریان یا تغییرات شدت جریان باعث تغییر در دیافراگم دستگاه اولیه می شود، این حرکت مکانیکی به کمک ترانسدیوسر باعث ایجاد یک میدان الکتریکی می شود. میدان الکتریکی برای به دست آوردن نتایج و گزارش آنها به صورت دیجیتالی بسیار مهم است. بنابراین ترانسدیوسر نتایج را به داده های دیجیتالی تبدیل می کند و در نهایت به ترانسمیتر وارد میشود. ترانسمیتر وظیفه گزارش سرعت جریان نهایی و انتقال آن به اتاق کنترل یا به اپراتور را برعهده دارد. سوئیچ جریان نیز تقریبا به همین شکل عمل می کند.

خرید فلومتر

انواع فلومتر

به طور کلی اگر معیار خود را برای بسته بندی فلومترها بر مبنای مواد اولیه، نحوه اندازه گیری شدت جریان، نوع سیال اندازه گیری شده و حتی محدودیت های آنها قرار دهیم، مطمئناً دسته بندی های مختلفی برای مشخص کردن انواع جریان‌سنج تعریف می شود. به طور کلی و در حالت پایه پنج نوع مختلف از این ابزارها در بازار وجود دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت:

فلومترهای فشار تفاضلی (Differential Pressure Flow Meters)

فلومتر های فشار تفاضلی، تفاوت فشار ایجاد شده در دو طرف یک دیافراگم در اریفیس در اثر جریان مستقیم به صورت ریشه‌ی مربع فشار تفاضلی اندازه گیری می کنند. در این ابزارها هم عناصر اولیه برای سنجش شدت جریان و هم عناصر ثانویه برای تبدیل آن به مدار الکتریکی حضور دارند. در بخش اولیه تغییر و ایجاد فشار با کمک ابزارهایی مانند نازل جریان، لوله پیتوت، صفحه اوریفیس یا ونتوری ایجاد می شود. بخش دوم هم که وظیفه اندازه گیری فشار تفاضلی و ایجاد سیگنال را برعهده دارد. جریان سنج های دیفرانسیل فشار تقریباً یک پنجم تمامی جریان سنج های استفاده شده در دنیا را به خود اختصاص می‌دهند. این فلومتر ها از جمله فلومتر های پرکاربرد در دنیا محسوب می شوند و معمولا در صنایع نفت و گاز و HVAC، نوشیدنی، آب، دارو، معدن، کاغذ و برنامه های کاربردی شیمیایی استفاده می شود. به همین دلیل اهمیت آنها نسبت به سایر گزینه ها بسیار بیشتر است.

فلومترهای جابجایی مثبت (Positive Displacement Flow Meters)

فلومترهای جابجایی مثبت که تحت عنوان فلومتر PD هم در بازار شناخته می شوند، جریان حجمی پر شده مایع را هنگام رسیدن به قسمت هد و بازگشت مجدد آن اندازه گیری می کند و مشخص میکند که سیال انتقال داده شده به چه صورت است. این دسته از فلومتر ها، شدت جریان واقعی هر سیال را اندازه گیری می کند، این در حالی است که سایر فلومترها فاکتورها و پارامترهای مختلف را اندازه گیری می کنند و در نهایت آن را به صورت شدت جریان گزارش می کنند. در فلومترهای جریان مثبت، خروجی به دست آمده به طور مستقیم با حجم عبوری از محل مورد نظر در ارتباط است. انواع مختلفی از فلومتر جابه جایی مثبت در بازار وجود دارد که می‌توان به فلومتر پیستونی، فلومتر دنده ای، فلومتر دیسک گردن ۱۰ به صورت محوری، فلومتر دیافراگمی و فلومتر روتاری اشاره کرد. این دسته از فلومتر ها با توجه به دقت بالای آنها، یکی از بهترین نوع مختلف آنها محسوب می شود. فلومترهای جریان مثبت در انتقال روغن و مایعات مانند بنزین، سیالات هیدرولیکی و همچنین استفاده خانگی در برنامه های آب و گاز کاربرد دارند.

فلومترهای سرعت (Velocity Flow Meters)

فلومترهای سرعت به منظور اندازه گیری سرعت جریان به کار برده می شوند تا به کمک آن جریان حجمی محاسبه شود. این فلومترها زمانی که عدد رینولدز برای مایع بسیار بالاتر از  ده هزار باشد، حساسیت کمتری دارد. این دسته از فلومترها در مدل‌های مختلفی مانند فلومتر توربینی، فلومتر چرخشی، فلومتر ورتکس، الکترومغناطیسی و فلومتر التراسونیک در بازار موجود هستند.

فلومترهای جرمی یا مس فلومتر (Mass Flow Meters)

فلومترهای جرمی در فرآیندهای مربوط به انتقال جرم در جریان سیال موثر تر هستند، زیرا این ابزارها نیرویی را که از نتیجه شتاب جرم حاصل می شود، اندازه گیری می کنند. به طور ویژه، نیروی اندازه گیری شده ناشی از حرکت جرم در واحد زمان در این ابزارها به جای حجم در واحد زمان اندازه گیری می شود. این دسته از فلومترها در مدل‌های مختلفی مانند فلومتر جرمی کوریولیس و فلومتر جرمی توزیع حرارت در بازار وجود دارند. استفاده از این فلومترها با توجه به فرآیندهای شیمیایی تعیین می شود. علاوه بر صنایع شیمیایی و حوزه گاز و پتروشیمی، سایر صنایع معمولی که از محاسبات گسترده استفاده می کنند، مانند داروسازی، برق، معدن و فاضلاب کاربردهای دیگر این ابزارها هستند.

فلومترهای کانال باز (Open Channel Flow Meters)

این وصله به عنوان ابزاری برای اندازه گیری مایعات و سیالات در کانال های باز مانند سدها، چاه ها، کاریز ها و قنات ها و موارد مشابه آن استفاده می شود. این سازه ها اجازه می دهند که جریان آزاد با محدودیت کمتری حرکت کند و شکل و اندازه حرکت آن با توجه به نوع سازه متفاوت باشد. جریان سنج های کانال باز به ما اجازه می دهد که جریان های آزاد مربوط به این کانال ها را اندازه گیری کنیم. از این ابزارها برای جریان های آزاد در کانالهایی مانند رودخانه ها، کانال های آبیاری، سیستم های فاضلاب و سیستم های انتقال آب در کانال باز استفاده می شود.

چرا استفاده از فلومتر اهمیت دارد؟

در یک سیستم صنعتی و پالایشگاهی، مسئله ورودی و خروجی اهمیت بسیاری دارد. این دوره به طور مستقیم مشخص میکند که فرایند در چه شرایطی کار میکند و نتیجه نهایی آن چیست. در مطالب قبلی به معرفی دستگاه های مختلفی مانند ترانسمیتر فشار و ترانسمیتر دما پرداختیم. این فاکتورها در انجام یک سیستم نقش دارند، اما در کنار آن نباید از مسئله حجم ورودی و خروجی چشم‌پوشی کنیم و اینجاست که ابزاری به اسم فلومتر ترانسمیتر جریان یا فلو ترانسمیتر به کار گرفته می شود. بنابراین استفاده از جریان سنج می‌تواند به دلایل زیر باشد:

این ابزار مشخص می‌کند که سرعت جریان در داخل لوله ها به چه صورت است و تنش وارده بسیار به چه شکل است؛

به کمک این ابزار می توان مشخص کرد که میزان اصطکاک انرژی در داخل و در محل تماس لوله به چه صورت است؛

به کمک این ابزار و فاکتورهایی مانند چگالی و جرم مولکولی میزان ماده مصرفی در فرآیند مشخص میشود؛

به کمک این ابزار می توان میزان ماده مورد نیاز برای یک سیستم را مشخص کرد که در خرید آن اهمیت دارد؛

به کمک این ابزار می توان تاثیر فاکتورهایی مانند فشار و دما در یک سیستم را بررسی کرد.

بنابراین می‌توانیم ادعا کنیم که فلومتر فقط ابزاری برای سنجش جریان در دو نقطه نیست و نتایج نهایی آن می تواند تاثیر مهمی در محاسبات نهایی ما داشته باشد.

فاکتورهای مهم در خرید فلومتر

مسئله خرید فلومتر و پرداخت قیمت آن با توجه به میزان استفاده و نحوه عملکرد دستگاه در سیستم اهمیت ویژه‌ای دارد. در حقیقت ما نمی توانیم یک ابزار را صرفاً به خاطر اینکه اسم آن فلومتر است انتخاب کنیم و همانطور که در بالا اشاره شد، انواع مختلفی از آن در بازار است و از مواد اولیه متفاوتی برای ساخت آن استفاده شده است. انتخاب یک فلومتر بستگی به نیاز شما و دستگاهی دارد که شما می خواهید فلومتر را در آن نصب کنید. مثلا فلومتری که در صنایع پالایشگاهی استفاده می شود، متفاوت از فلومتری است که در سیستم های آزمایشگاهی تولید می شود. اما به طور کلی در انتخاب این ابزارها باید فاکتور های زیر در نظر گرفته شود:

  • دقت
  • هزینه
  • محدودیت های قانونی
  • دامنه سرعت جریان
  • افت هد (head loss)
  • نیازهای عملیاتی
  • نگهداری
  • طول عمر

اما طبیعتاً زمانی که برای خرید فلومتر به یک فروشگاه یا به یک شرکت مراجعه می کنید، باید ابتدا یک برگه سفید بردارید و چند سوال از خود بپرسید که پاسخ دادن به آنها شما را به یک دستگاه مناسب و استاندارد برای سیستم خود می رساند. اگرچه پاسخ دادن به این سوالات توسط یک مهندس باید انجام گیرد، اما اپراتورهای سیستم ها هم می توانند آنها را پاسخ دهند. این سوالات عبارتند از:

چه نوع گاز یا مایعی را می خواهم اندازه گیری کنم؟

به چه سطحی از دقت نیاز دارند؟

دما و ویسکوزیته سیال به چه صورت است؟

جریان سیال به صورت پیوسته است یا متناوب؟

آیا فلومتر در یک مکان امن نصب می شود یا شرایط خورنده و خطرناک برای آن وجود دارد؟

حداکثر و حداقل شدت جریان به چه صورت است؟

حداکثر فشار در محل مورد نظر به چه صورت است؟

چه میزان افت فشار در محل نصب ابزار قابل قبول است؟

آیا سیال با مواد استفاده شده در ساخت فلومتر سازگار است؟

 طبیعتا هر نوع جریان سنج دارای مجموعه ای متفاوت کاربردها و محدودیت های مختلف است، بنابراین به هنگام پرداخت قیمت فلومتر باید فاکتورهای مختلف را در نظر بگیرید و ببینید که تاثیر هر کدام از آنها به چه صورت است. پاسخ دادن به سوالات فوق کمک بسیار مهم و بزرگی به شما می کند و به کمک آن می‌توانید تعیین کنید که کدام جریان سنج برای شما بهترین گزینه است.


بوبین شیر برقی چیست؟ معرفی انواع بوبین های شیر برقی

بوبین شیر برقی چیست؟

بوبین شیر برقی یا کویل (Solenoid Coil) در حقیقت یک آهنربای الکترومغناطیسی است. این قطعه به کمک یک هستۀ مرکزی و سیم پیچ ساخته می شود. از کویل ها در طراحی دستگاه های متفاوتی می توان استفاده کرد. در این میان، شیرهای الکترونیکی یکی از مهم ترین تولیدات صنعتی هستند که در ساخت آن ها از این قطعات استفاده می شود. در مقاله بوبین چیست قصد داریم دربارۀ نحوۀ عملکرد بوبین شیر برقی، انواع آن ها و کارایی آن ها در ساخت شیر های برقی توضیح دهیم.

خرید و فروش بوبین شیر برقی در سایت تخصصی اینرژی

وبسایت اینرژی با ارائه انواع تجهیزات ابزار دقیق به ویژه شیر برقی ها و انواع بوبین شیر برقی (Solenoid valve coil)، بهترین بوبین های شیر برقی را به فروش می رساند. مشتریان می توانند خرید اینترنتی بوبین شیر برقی را از این وبسایت به صورت آنلاین داشته باشند و یا جهت دریافت مشاوره خرید با کارشناسان اینرژی ارتباط برقرار نمایند.

خرید و فروش بوبین شیر برقی یا کویل در سایت تخصصی اینرژی. برای استعلام قیمت انواع بوبین های شیر برقی با شماره های 09912055724 | 88522276 | 86121894 تماس بگیرید.

بوبین شیر برقی

آشنایی با شیر های برقی

قبل از اینکه به سراغ این برویم که بوبین چیست ، لازم است تا ابتدا کمی با شیر های برقی آشنا شویم. در این شیرها از نیروی الکترومغناطیس برای کنترل جریان سیال استفاده می شود. یکی از مبانی سادۀ علم فیزیک این است که وقتی جریانی الکتریکی از داخل یک سیم عبور می کند، بسته به شدت جریان و قطر سیم، در اطراف آن یک نیروی مغناطیسی نیز ایجاد می شود. حال اگر این سیم را به صورت حلقوی در آورند، این نیروی مغناطیسی تقویت شده و می توان از ان به مانند یک آهنربا بهره برد. همین مفهوم سادۀ فیزیکی، پایۀ اصلی طراحی شیرهای برقی است. در این شیرها از یک آهنربای الکترومغناطیسی برای کنترل جریان سیال در خط لوله استفاده می شود. شیرهای برقی از دو جزء تشکیل شده اند. کویل جزء اول شیر بوده و جزء دوم ساختمان اصلی شیر است. زمانی که جریان برق به این هستۀ مرکزی متصل شود، تبدیل به یک آهن ربا شده و می تواند زبانه ای که در مسیر جریان شیر قرار گرفته را به سمت بالا حرکت دهد. با این حرکت، شیر باز شده و جریان سیال برقرار می شود. در ادامه دربارۀ ساختمان کویل و شیوۀ عملکرد آن می پردازیم.


خرید انواع شیرآلات صنعتی در فروشگاه اینرژی


آشنایی با بوبین ها

به قسمت اصلی مقاله بوبین چیست می رسیم. این قطعه بخشی از شیرهای الکترومغناطیسی است که وظیفۀ قطع و وصل سیال را بر عهده دارد. اگر ماسوره های چرخ خیاطی را در خاطر داشته باشید، دیده اید که در این ماسوره ها نخ خیاطی به دور ماسوره پیچیده و در فرایند دوخت و دوز مورد استفاده قرار می گیرد. ساختمان کویل نیز تقریباً شبیه به یک مهره ماسوره است. با این تفاوت که در اینجا به جای نخ از سیم روکش دار بهره گرفته می شود. همین طور که گفتیم، زمانی که یک سیم فلزی را به صورت یک سیم پیچ در بیاوریم و سپس جریان الکتریکی را در آن برقرار کنیم، هستۀ سیم پیچ به شکل یک آهنربای مغناطیسی در می آید.

از این خاصیت بوبین ها برای کنترل جریان سیال در شیر های برقی استفاده می شود. زمانی که جریان برق به بوبین شیر برقی متصل می شود، این قطعه به یک آهنربا تبدیل شده، تیغۀ مرکزی آن به سمت بالا کشیده می شود؛ که این عمل بسته به نوع شیر برقی می تواند باعث قطع و یا وصل شدن جریان سیال شود. در واقع، وظیفه‌ ای که بوبین ها در شیرهای برقی دارند، تبدیل انرژی الکترومغناطیسی به نیروی مکانیکی است.

در طراحی کویل نیز همانند خازن ها باید دو سر فاز و نول در نظر گرفت تا جریان الکتریسیته به آن متصل شود. آهنگ تغییر شدت جریان در بوبین با میزان جریان عبوری از یک شیر برقی نسبت مستقیم خواهد داشت. در ادامه اجزای تشکیل دهنده و انواع بوبین شیر برقی را بررسی خواهیم کرد.

اجزای تشکیل دهندۀ بوبین شیر برقی

ساختمان تمام کویل ها از سه بخش اساسی تشکیل شده است. سیم پیچ، بدنه و سمبه اجزای اصلی بوبین ها هستند که در ادامه مقاله بوبین چیست به تعریف هر یک می پردازیم.

بدنۀ بوبین : بدنۀ اصلی بوبین شیر برقی معمولاً از جنس فولاد ساخته می شوند. به بدنۀ کویل، قاب نیز گفته می شود. برای ساخت این بدنه از سوار کردن ورقه های فولادی بر روی هم استفاده می گردد. زمانی که جریان برق در سیم پیچ کویل برقرار شود، بدنه خاصیت مغناطیسی پیدا کرده و موجب جذب سمبه و حرکت آن در شیر می شود.

سیم پیچ : تعداد دور سیم پیچ ها روی قدرت شیرهای برقی تأثیر مستقیم دارد. هرچه طول سیم بیشتر باشد، در نتیجه تعداد دور سیم پیچ نیز بیشتر شده و جریان الکترومغناطیسی ایجاد شده قوی تر می شود. جنس سیم پیچ ها معمولاً از سیم های مسی است. مس فلزی رساناست و در صنعت الکتریسیته کاربردهای فراوانی دارد. نکتۀ دیگر اینکه باید از سیم های مسی با عایق مناسب در طراحی بوبین ها استفاده کرد؛ زیرا این سیم ها در معرض سیال بوده و ممکن است دچار خوردگی شود که در این صورت اگر سطح عایق از بین برود، موجب اتصالی جریان برق شده، می تواند اتفاق های خطرناکی را در فرایندهای صنعتی رقم بزند.

سمبه : سمبه یا پیستون بوبین وظیفۀ قطع و وصل جریان سیال را در شیر بر عهده دارد. اگر شیر برقی به حالت بسته طراحی شده باشد، زمانی که جریان الکتریکی به دو سر سیم پیچ وارد نمی شود، سمبه در نشیمنگاه خود قرار گرفته، جلوی برقراری جریان سیال را می گیرد. حال اگر جریان الکتریکی به سیم پیچ وارد شود، بدنۀ به یک آهنربای الکتریکی تبدیل شده، سنبه را به سمت خود می کشد. بسته به میزان جریان الکتریکی وارد شده، سمبه به بدنۀ بوبین نزدیک می شود. طبیعی است زمانی که ولتاژ به حداکثر میزان خود برسد، شیر برقی به طور کامل باز خواهد شد.

فنر : برای برگشت سمبه به جای خود در زمان قطع جریان برق، از یک فنر استفاده می شود. فنر پشت سمبه قرار گرفته، زمانی که بوبین حالت مغناطیسی خود را از دست می دهد، سمبه را به جای خود باز می گرداند.

اگر تمایل می توانید مقاله شیر دستی و انواع آن را نیز مطالعه کنید

انواع بوبین شیر برقی

در این بخش از مقاله بوبین چیست به بررسی انواع بوبین می پردازیم. شیرهای برقی را بر اساس شکل استفاده از کویل نیز می توان دسته بندی کرد. در این شکل دسته بندی، شیرهای برقی به دو دستۀ کلی تقسیم می شوند :

شیر های برقی با بوبین سرهم

در طراحی شیرهای برقی می توان بوبین را نیز به صورت سرهم طراحی کرده و روی شیر سوار کرد. در این حالت اگر بوبین دچار اختلال عملکرد شود، باید شیر به طور کامل جدا شده و تعمیر گردد.

شیر های برقی با بوبین جدا

معمول ترین شکل طراحی، جداسازی بوبین از ساختمان شیرهای برقی است. معمولاً این دو قطعه به صور جدا طراحی شده و سپس روی هم سوار می شوند. مزیت مهم این شکل طراحی در مواقعی است که شیر دچار اختلال عملکرد می شود. در این حالت به راحتی می توان کویل را جدا کرده، تعمیر نمود.